قالی بالان زم.
انی در بازار اهر مشتریان زیادی داشتاَهَرْ یکی از شهرهای مهم استان آذربایجان شرقی و مرکز شهرستان اهر در شمال این استان است. این شهر بزرگترین شهر منطقهٔ ارسباران (قرهداغ) بوده و پیشتر به عنوان مرکز این منطقه شناخته میشد.
اهر با دارابودن ۱۰۰٬۶۴۱ نفر جمعیت (سال ۱۳۹۵ خورشیدی)[۱] و ۱۲٫۷۶ کیلومتر مربع مساحت (سال ۱۳۹۴ خورشیدی)[۳]، چهارمین شهر پرجمعیت استان پس از تبریز، مراغه و مرند و پنجمین شهر بزرگ استان پس از تبریز،مرند ، مراغه، میانه محسوب میشود.
در آغاز جنگهای روسیه - ایران بخش مهمی از مردم قره داغ زندگی عشایری داشتند. آن زمان، اهر به عنوان مرکز ناحیه ۳۵۰۰ نفر جمیعت داشت.[۴] در میانههای دهه ۱۸۳۰ جمعیّت شهر در بین ۵ تا ۶ هزار نفر و تعداد خانهها ۶۰۰ واحد تخمین زده شدهاند.[۵] جمعیّت در سال ۱۳۳۵ به۱۹۸۱۶ نفر رسیده بود.[۶] علیرغم افزایش چهار و نیم برابری جمعیت در ۶۰ سال گذشته اهر شکوه پیشین خود را هیچگاه باز نیافت. در حال حاضر، با اهمیت یافتن گردشگری در اقتصاد منطقه ارسباران، نقطه ثقل اقتصادی بیشتر به سمت شهر کوچکتر کلیبر در گردش است.
وجه تسمیه[ویرایش]
در اوایل قرن نوزدهم میلادی، جیمز موریر، دیپلمات انگلیسی و مؤلف "ماجراهای حاجی بابای اصفهانی"[۷] در باره نام اهر چنین مینویسد، "بنظر میاید اهر کاندید خوبی است برای محل شهر تاریخی "هارا"، یکی از سه شهری که بر طبق نوشته تورات[۸] پادشاه آشور، تیلگته پیلنسر (Tilgath Pilneser)، افراد قبایل ربنیت (Reubenites)، گادیت (Gadites) و مناشه (Manasseh) را به آنجا تبعید کرد..."[۹] نظریه موریر توسط برخی تاریخنگاران غربی پذیرفته شدهاست.[۱۰]
پیشینه[ویرایش]
در کوههای اطراف اهر بازماندههای زیادی مربوط به دوره پیش از اسلام، مخصوصاً زمان ساسانیان، پیدا شدهاست. از اواخر قرن دوم هجری تا سال ۲۲۲ (۸۳۷ میلادی) اهر در محدودهٔ قلمرو جاودان و بابک خرمدین قرار میگرفت. در قرن سوم، اهر مرکز ناحیه میمذ (Mīmaḏ) بود. در سال ۹۴۵ (میلادی)، اهر شهری آبادان گزارش شدهاست. در اواخر قرن دوازدهم و اوایل قرن سیزدهم اهر پایتخت حکمرانان سلسله پیشتکین (Pīڑkīn) بود. یاقوت حموی هشتصد سال پیش اهر را اینگونه توصیف میکند، اهر، علیرغم وسعت کمش، اقتصاد شکوفایی دارد. این شهر بین تبریز و اردبیل قرار گرفته و توسط امیری به نام "ابن پشتگین" اداره میشود. اهر فقهای بزرگی پرورده است. دو روز راه آن را از "وراوی"، دیگر شهر بزرگ این دیار جدا میکند. من شخصی بس آگاه از آذربایجان با نام الهجان المنشی را، که صاحب چند رساله بود، میشناختم. او در نوشتههایش اهر را "اهریج" مینوشت، و ٔبر این اساس فکر میکنم نام اولیه همان "اهریج" باشد.[۱۱]
در دوره ایلخانان مغول، اهر استراحت گاه تابستانی ایلخانها بود (در اکتبر ۱۲۸۴ خواجه شمس الدین محمد جوینی در اهر اعدام شد). به نظر میآید که در طی یک و نیم قرن بعد از یاقوت حموی اهر اهمیت خود را در دوران مغولها از دست داد..[۱۱] حمدالله مستوفی در نیمه قرن هشتم هجری چنین مینویسد، اهر شهرکی کوچک و هوایش سرد است و آبش از رودی که بدانجا منسوب است از جبال اشکنبر بر میخیزد و از عیون و قنوات نیز آب دارد. حاصلش قلعه و اندک میوه بود و مردمانش شافعی مذهب اند و حقوق دیوانیش بتمغا مقرر است و غرب ده هزار دینار حاصل دارد و ولایتش غریب بیست پاره دیه بود و غرب پنج هزار دینار قرب دارد.[۱۲] جالب است در مقام مقایسه بدانیم که باز به گفته مستوفی در همان زمان حقوق دیوانی مردانقم، را که امروزه روستایی متوسط است، هشت هزار و پانصد دینار قید کردهاست.[۱۳]
در زمان صفویان اهر توجه پادشاهان را جلب کرد چرا که قبر شیخ شهاب الدین (مرشد شیخ صفی الدین) در آنجا قرار داشت. برای مثال شاه عباس بزرگ دو بار در سالهای ۱۶۰۵ و ۱۶۱۱ از شهر دیدن کرد. در دوره قاجاریان اهر توسط شاهزادگان قاجار اداره میشد.[۱۴]
عباس میرزا برای مدتی این اهر را مرکز فرماندهی خود علیه روسها قرار داد. در آن زمان عشایر ارسباران قسمت عمدهای از جنگاوران قشون ایران را تأمین میکردند.[۱۵] اهر در طیجنگ به شدت آسیب دید. مسافرین فرنگی که در دوره بین ۱۸۳۷-۱۸۴۳ اهر را دیدهاند آن را "شهری در وضعی اسفبار" وصف کردهاند. بر اساس برداشت آنها، شاهزادگان قاجار، که به عنوان حکمران قره داغ به شهر اعزام میشدند، به این فکر بودند که جیبشان را قبل از پایان مأموریت پر کنند.[۱۶]
اهر یکی از کانونهای جنبش مشروطه ایران بود. چرا که عشایر ارسباران در مناقشات مسلحانه جنبش درگیر شده بودند؛ فرماندهی نیروهای انقلابی و ضدّ-انقلابی به ترتیب ٔبر عهد دو قره داغی، یعنیستار خان و رحیم خان چلبیانلو بود. بعد از برقراری پادشاهی دودمان پهلوی افول اهر شروع شد. شاهان پهلوی با تأکید ٔبر آریاگرایی زمینه یکجانشینی اجباری عشایر را فراهم کرده و بدینسان به اقتصاد ناحیه ضربات مهلکی زدند. بالاخره، رضا شاه با تغییر دادن نام تاریخی قره داغ به ارسباران سعی کرد هویت تاریخی منطقه را منهدم کند.[۱۷]
وقایع تاریخی دوران معاصر را میتوان در منابع زیر مطالعه کرد:
قدیمترین سند معتبر کتاب "تاریخ ارسباران" نوشته سرهنگ حسین بایبوردی است.[۱۸] متأسفانه این کتاب به راحتی قابل دسترس نیست.
کتاب "تاریخ و جغرافیای ارسباران" اثر حسین دوستی[۱۹] که پس از انقلاب اسلامی چاپ شده در مورد این منطقه اطلاعات بیشتر و جدیدتری در اختیار علاقه مندان قرار میدهد.
کتاب "تاریخ اجتماعی و سیاسی ارسباران (قره داغ) در دوره معاصر"، نوشته ناصر صدقی[۲۰] کتابی مجمل است و به طریقهای علمی نوشته شدهاست.
کتاب " نامه ارسباران"، نوشته سیدرضا آلمحمد،[۲۱] که در چهار جلد منتشر شده است، ظاهراً کتاب جامعی است.[۲۲]
برای مطالعه گزارش مجمل تاریخ ارسباران از دید یک ناظر خارجی مقاله زیر توصیه میشود. در این مقاله به شهر اهر، به عنوان مرکز قره داغ، اشارت زیادی شدهاست.
"تاریخ مختصر عشایر ارسباران" نوشته پیر اوبرلینگ.[۲۳]
مقالهای عالی تحت عنوان AHAR در دانشنامه ایرانیکا مرجعی مستند در مورد ارسباران است.[۱۴]
جغرافیا[ویرایش]
نمایی دور از مراتع آقداش در اواسط خرداد. در زمانی نه چندان دور اینجا اتراقگاه قاطرچیانی بود که به اهر زغال حمل میکردند.
شهر اهر در ارتفاع ۱۳۶۰ متر از سطح دریا قرار گرفتهاست. این شهر در منطقهای کوهستانی واقع شده و کوههای شیور در شمال شرق، بزکش در جنوب و قاشقاداغ در جنوب شرق آن قرار گرفتهاست. رودخانهٔ کیچیکچای از داخل، اهرچای از جنوب و علیرضاچای و رنگولچای از غرب اهر میگذرند.[۲۴] سد ستارخان اهر، در ۱۵ کیلومتری غرب شهر، این رود خانه بسته شدهاست. از لحاظ تغییرات آب و هوایی، بیشینهٔ دمای اهر در فصل تابستان ۳۴ درجهٔ سانتیگراد بالای صفر و کمینهٔ دمای آن در فصل زمستان ۲۷ درجهٔ سانتیگراد زیر صفر است؛ همچنین میانگین بارش سالانهٔ اهر ۳۱۰ میلیمتر گزارش شدهاست.[۲۴]
هویت فرهنگی[ویرایش]
زبان[ویرایش]
زبان گفتاری مردم زبان ترکی آذربایجانی است که متعلق به شاخه غربی گره جنوبی - غربی (اغوز) خانواده زبانهای ترکی میباشد.[۲۵] اغلب مردم، بعلاوه، با زبان فارسی آشنایی دارند.
دین[ویرایش]
اکثریت مردم پیرو مذهب شیعه دوازدهامامی هستند. تعداد قابل توجّهی از اهالی پیروان اهل حق (گوران در زبان آذری) هستند. همه گورانها در اصل متعلق به طایفه شاملو هستند. این طایفه یکی از ارکان عمدهٔ قزلباشها در عهد شاه اسماعیل بود.
موسیقی عاشیقی[ویرایش]
A؛ıq olub diyar-diyar gezenin کسی که عاشیق شد و عالمگرد شد،
Ezel ba؛dan pürkamalı gerekdi باید که دانای کل باشد،
Oturub durmaqda edebin bile در نشست و برخاست آداب داند،
Me'rifet elminde dolu gerekti در علم عرفان باید کامل باشد...
این شعر مطلع آوازی است که عاشق علعسگر بعنوان دستور العملی در ضروریات رفتاری یک عاشیق سروده است.[۲۶] موسیقی عاشیقی، در فرم کنونی، یادگار شاه اسماعیل صفوی است.[۲۷] این موسیقی، علیرغم سیاستهای مرکز گرایانه و آسیمالسیون فرهنگی زمان رضا شاه، در منطقه ارسباران به بقای خود ادامه داد و در حال حاضر یکی از ستونهای فرهنگی مردم آذری بهشمار میاید. نقش اهالی اهر در اشاعه موسیقی عاشیقی در چند دهه اخیر قابل توجه است؛ نخستین کلاس آموزش موسیقی عاشیقی در تبریز توسط عاشق عمران حیدری، متولد اهر، دایر شد.
جاذبههای گردشگری[ویرایش]
کوه سبلان در نزدیکی اهر قرار دارد.
اهر کمتر از دیدگاه گردشگری مورد توجه قرار گرفتهاست. برای مثال، در یک کتاب گردشگری غربی چنین نوشته شده است، "قرار گرفته در جلگههای مرتفع بادخیز بین تبریز و کلیبر، اهر ارزش یک توقف ده دقیقهای، برای دیدن مقبره شیخ شهاب، را دارد.."[۲۸] قابل توجه آنکه در گذشتههای دور تر مسافرین فرنگی توصیفات بهتری از دیدنیهای شهر و محیط اطراف ارائه داده بودند.[۹] تارنمای "اهر وصال"، مکانهای دیدنی شهر را به قرار زیر معرفی کردهاست:[۲۹]
آرامگاه شیخ شهابالدین اهری از عارفان سدهٔ هفتم هجری در پارک شیخ شهابالدین شهر اهر قرار گرفتهاست. این مجموعه شامل ساختمانهای خود خانقاه، مسجد، ایوانی بلند، منارهها، و تعدادی غرفه است. پیشینهٔ این بنا که با شیوه اسلامی ساخته شده، به دورهٔ شاه عباس یکم صفوی میرسد؛ البته برخی از بخشهای تاریخی آن به پیش از این دوره و بهطور عمده به دورهٔ ایلخانان مربوط میشود. این خانقاه از سال ۱۳۷۴ به موزه ادب و عرفان تبدیل شدهاست که تنها موزهٔ عرفان در ایران است.
بازار اهر از شاخههای مختلفی تشکیل یافته و دارای ۴ بخش اصلی به نامهای بازار جعفرقلیخان، بازار کفاشان، بازار نصیربیگ و راستهبازار است. این بازار در زمان رشیدالملک، حکمران وقت ارسباران مرمت شدهاست.
خانهٔ تاریخی قاسم خان اهری از خانههای تاریخی اهر است که در خیابان حزبالله این شهر قرار گرفتهاست. این بنا از اتاقها، سرسرا و نورگیرهای مختلفی شکل گرفتهاست. در سال ۱۳۸۴ خورشیدی، پارک قاسم اهری در جوار خانه تاریخی مذکور احداث شدهاست.
خانه بشیر آمر (از نوادگان پسری عباس میرزا)از خانههای تاریخی اهر است که در خیابان شیخ شهاب الدین اهری قرار گرفتهاست. این بنا از اتاقها، اندرونی، زیرزمین، یخچال، سرسرا و فضاهای دیگری شکل گرفتهاست، قدمت این خانه به بیش از ۱۱۰ سال میرسد مساحت این ملک ۱۲۰۰ متر مربع و اعیانی آن بیش از ۹۵۰ متر مربع میباشداز معماری خانه نمای سه طبقه آن از پشت ساختمان و دوطبقه آن از مقابل است در ضمن آجر بکار رفته در ساختمان این بنا در حیاط و کورهای که در زیر حوض بزرگ حیاط قراردارد بعمل آمدهاست. در روایات تاریخی این شهر آمده که این بنا بر روی یکی از ۵ قلعه ماد در دوران باستان ساخته شدهاست. در حال حاضر این ملک تحت تملک فرزندان ایشان قراردارد. در پی زمین لرزه ۲۱ مرداد ۱۳۹۱ بخشی از این ملک دچار تخریب گردید.
اقتصاد[ویرایش]
تا قبل از انقلاب سفید، که نقشی عمده در فروپاشی نهایی ساختار ایلی ایران داشت، اهر مرکز اقتصادی قره داغ بود .ایلات کوچ نشین تولیدات خود را در بازار اهر با محصولات روستاییان ناحیه و کالاهای شهری مبادله میکردند. زغال چوب تولیدی جنگلهای ارسباران با کاروانهای قاطر به اهر حمل شده و از آنجا به تبریز فرستاده میشد. بعلاوه بازار اهر مرکزی بود برای توزیع قالی قره داغ. معلمهای ناحیه عموماً از اهالی اهر بودند. استقرار عشایر، تخلیه جمعیتی روستاها، رواج سوختهای فسیلی، و تغییر الگوی مصرف به اقتصاد اهر ضربه زد.
دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهر[ویرایش]
دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهر یکی از واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی میباشد که در شهر اهر مشغول به فعالیت است. این دانشگاه دارای ۱۳۲ رشته (۵ رشته در مقطع دکترا، ۳۱ رشته در مقطع کارشناسی ارشد ۷۲ رشته در مقطع کارشناسی و ۲۲ رشته در مقطع کاردانی)، بیش از ۲۲۰ نفر هیئت علمی تمام وقت و ۹ نفر هیئت علمی نیمه وقت و ۴۵۰ نفر حقالتدریس و ۱۱۰۰۰ نفر دانشجو میباشد. این دانشگاه دارای رده سازمانیبسیار بزرگ - الف و جزو ۱۰ واحد برتر دانشگاه آزاد اسلامی در ایجاد رشتههای کارشناسی ارشد است.
منطقه قره داغ درطول تارخ شاهد ظهور شخصیتهای علمی،ادبی،سیاسیوحماسی زیادی بوده که
تاثیرگذاری ملی واسلامی داشته اندازآن جمله ستارخان سردار ملی که درسال1284قمری
مطابق با1205شمسی در روستای بیشک ورزقان(سردارکندی فعلی)به دنیا آمد.ستارخان قره
داغی جزء مجاهدین آزادیخواه دوره مشروطیه بوده ودرسال1325قمری انجمن ایالتی
آذربایجان بواسطه لیاقت ورشادت های ایشان لقب سردارملی رابه اواعطا نمود.ستارخان
درطول مبارزات خوددر راه آزادی واستقلال طلبی همواره با مراجع تقلید وروحانیت در
ارتباط بوده.یکی ازجملات معروف ایشان که نشان از اعتقلد وایمان قلبی ایشان به اسلام وایران
دارد ودرجواب سفیر روسیه می گویند چنین است«من می خواهم هفت کشور در زیر بیرق
اسلام وایران باشد وبرای من ننگ است زیرپرچم بیگانه پناهنده شوم»ایشان بواسطه ظلم و
دسیسههای دولت روس و بنا به درخواست تهران، تصمیم به حرکت به تهران مینماید. شاید
هدف دولت مشروطه از این اقدام، که به بهانه تجلیل از ستارخان و باقرخان صورت گرفته بود
در واقع کنترل آذربایجان و خلع سلاح مجاهدین تبریز بودو ستارخان بعدازاستقبال مردم از
ایشان در شهر های مختلف وارد تهران شد وحدود یک ماه مهمان دولت بود که به علت کمی
جا و بیشتر بودن سربازان دولت محل باغ اتابک (محل فعلی سفارت روسیه) را به اسکان
ستارخان و یارانش و محل عشرت آباد را به باقرخان و یارانش اختصاص داد اما پس ازچندی
در مورد خلع سلاح اختلافاتی بوجود آمد که به موجب آن قوای دولت مشروطه، که جمعاً سه
هزار نفر میشدند به فرماندهی یپرم خان ارمنی، یار قدیمی ستارخان در تبریز و رئیس نظمیه
وقت، باغ اتابک را محاصره کردند و پس از چند بار پیغام، هجوم نظامیان به باغ صورت
گرفت و جنگ بین قوای دولتی و مجاهدین آغاز گشت. در این جنگ قوای دولتی از چند عراده
توپ و پانصد مسلسل شصت تیر استفاده کردند و به فاصله ۴ ساعت ۳۰۰ نفر از افراد حاضر
در باغ کشته شدند. ستارخان راه پشت بام را در پیش گرفت، اما در مسیر پلهها در یکی از
راهروهای عمارت تیری به پایش اصابت کرد و مجروح شد و قادر به حرکت نبود. اندکی بعد
قوای دولتی او را دستگیر کردند و به منزل صمصام خان بردند و خود و اتباعش ناچار به خلع
سلاح شدند.
بعد از این وقایع، ستارخان خانه نشین شد و پزشکان حاذق برای مداوای پای او تمام تلاش خود
را کردند، اما معالجات به جایی نرسید و در تاریخ ۲۸ ذی الحجه ۱۳۳۲هـ. ق (۲۵ آبان ۱۲۹۳
ش/ ۱۶ نوامبر ۱۹۱۴م) در تهران درگذشت.
شیخ شهاب الدین اهری
منطقه قهرمان پرور ارسباران ، قره داغ ، سالها مردان نامی و علما و اندیشمندان بزرگ و
عرفا و شعرای مشهور و آگاهی را در دامان خود پرورانده و به جامعه علم و ادب تحویل داده
است ، منطقه ای که اهل تحقیق و قلم تاکنون در باره آن ، آثار ارزنده ای به رشته تحریر
کشیده اند . از میان انبوه نامداران ارسباران ، عارف بزرگ این دیار شیخ شهاب الدین محمود
اهری است که همانند ستاره ای درخشان ، نگین منطقه شده است .
شیخ شهاب الدین محمود اهری فرزند احمد اهری که در بعضی ماخذ با عنوان شهاب الدین
محمود التبریزی العتیقی الاهری معرفی شده ، در نیمه شعبان 580 ه.ق در خانواده ای علمی و
عرفانی شهر اهر چشم به جهان گشود و در زادگاه خود رشته های صرف، نحو، فقه، اصول
و اخلاق را در محضر ملا حسن اهری فرا گرفت. سپس در سن 25 سالگی برای تکمیل
مراحل علمی- عرفانی خود راهی بغداد شده و در حضور شیخ رکن الدین بغداد شد و در
محضر شیخ رکن الدین سجاسی که آن روز ها مکتب و درس وی معروفیت و اشتهار والایی
داشت به به کسب فیض و کمالات معنوی پرداخت. وی پس از رسیدن به درجات عالی به
پوشیدن خرقه فقر ئ لباس قدس و تقوا از دست استادش مفتخر شد و بعدها به افتخار دامادی
استادش نایل گشت.
شیخ شهاب بعد از رسیدن به درجه قطب و با دستور استادش برای ارشاد و راهنمایی مردم به
موطن خود بازگشت و به ارشاد و تعلیم پرداخت. مکتب و مسلک وی از پر آوازه ترین مسلک
های آن ایام بود و در مسلک عرفانی او سه مسلک خلوتی ، بیرامی . مولوی به هم پیوستند و
ارشاد هر سه فرقه مزبور در منطقه وسیع قره داغ به عهده شیخ المشایخ محمود اهری بود.
اعقاب وی مسلک عرفانی شیخ را با عنوان شهابیه در طی ادوار بعدی ادامه داده و سیر و
سلوک آن عارف نامی را زنده نگه داشتند. اثر مکتوبی نیز از این عارف اندیشمند به نام عشق
نامه در 97 بیت به جا مانده که متضمن عقاید و آراء عرفانی اوست .
این عارف بزرگ در سال 665 ه.ق چشم از جهان فرو بست و در صحن خانقاه خود به خاک
سپرده شد و بعد ها خانقاه وی به عنوان مقبره شیخ شهاب الدین معروف شده است .
کلنل محمد تقی خان پسیان
کلنل محمدتقی پسیان درسال 1270ش.درروستای سهرون زاده شد.وازهمان ابتدای کودکی
خانواده اش بامهاجرت به تبریزوی توانست درمدرسه لقمانیه تبریزبه تحصیل علوم وزبان های
خارجی پرداخت ودر15سالگی به مدرسه نظام تهران راه یافت.5سال دراین مدرسه آموزش
دیدوسال آخربادرجه ستوان دومی به خدمت ژاندارمری درآمد.
وی باشروع جنگ جهانی اول به روسها حمله کردوباخلع سلاح آنهاهمدان راازنفوذنیروهای
روسیه خارج ساخت.امابدلیل عدم اتحادوکمبود اسلحه پیروزی غیرممکن شدونیروهای وطن
خواه به عثمانی پناه بردند.وی ازفرماندهی قوا کناره گیری کرده برای درمان به آلمان رفت
ودرآنجانخست درنیروی هوایی وسپس درپیاده نظام به تحصیل وتمرین همت گمارد.
باپایان جنگ جهانی اول به ایران بازگشت ودوباره به خدمت ژاندارمری دعوت ودردولت
مشیرالدوله به فرماندهی ژاندارمری خراسان منصوب شد. پس ازروی کارآمدن سیدضیاالدین
طباطبایی پسیان طبق دستوررئیس دولت قوام السلطنه والی خراسان رادستگیر وتحت الحفظ به
تهران فرستاد اماپس از مدتی سید ضیاءمتواری شدوقوام السلطنه به نخست وزیری رسید.قوام
السلطنه باکلنل علناًمخالفت کردوباارسال تلگرافی به حاکمان وخوانین منطقه وی رایاغی
ومتمرد خواند.کردهای قوچان باحمله به بجنوردوخلع سلاح ژاندارم هاکنترل شهر رابه دست
گرفتند.کلنل برای دفع مخالفان باگروهی ازافسران وژاندارم هاشبانه به قوچان شتافت ودرتپه
های داودلی جعفرآباد با آنها روبه رو شدوجنگید.وی یکه وتنها درحالی که محاصره شده
بود تا آخرین فشنگی که داشت جنگید وکشته شد.(توجه:این عکس به صورت فوتوشابی می
باشد و چهره مشاهده شده مربوط به شخص مورد نظر می باشد.)
علامه محمد تق
ی جفری
عالم وفیلسوف معاصر کشورمان که شهرت ومحبوبیت جهانی دارد وازافتخارات دین مبین
اسلام ومذهب شیعه می باشد.اصالتاٌاهل روستای سغای شهرستان ورزقان بوده
ودرسال1304شمسی چشم به جهان گشوده است.علوم عالیه اسلامی رادر شهرهای
تبریز،تهران،قم ونجف درمحضرآیات عظام شیخ محمدرضا تنکابنی-شیخ کاظم شیرازی-
عبدالقادر شیرازی-سیدابولقاسم خویی و...فراگرفته. بیش از150اثرعلمی ومذهبی ازاین
فیلسوف ایرانی اسلامی به یادگار مانده که از آثار گرانبهای ایشان می توان به شرح وتفسیر
نهج البلاغه در27جلد اشاره نمود.
دامنه شمالی رشته کوه قوشاداغ که در سمت شرقی به کوه ارجمند ساوالان پیوسته است، به سمت گویجه بئل دامنه های سرسبز و جنگلی و استپ کوهی با چشمه های فراوان و دره های متعدد پرآب کشیده شده است. انفصال بخش کوهستانی از بخش فلات در خط ارتفاعی حدود 1900 متر رقم خورده و همین خط ارتفاعی آبشار و چشمه بسیار دارد و به نظر می رسد منطبق بر خط گسل در دامنه ی شمالی قوشاداغ باشد. علاوه بر ارتفاعات و دره ها و آبشارها و چشمه هایی چند در بالادست ها و زمین های جنوبی روستاهای کردلر و کقالق نرسیده به روستای مزرعه در جنوب شهر اهر دره ای است که آبشارش نامدار است. این آبشار جاذبه ی عمده در مکان گردشگری مزرعه با تعدادی جاذبه ی پیرامونی و مکمل می تواند به ایجاد پارک کوهستان کمک کند.
برای رفتن به این مکان از اهر وارد جاده اهر ـ تبریز می شویم و کمی بعد از پلیس راه وارد جاده ی روستایی خونیق می شویم. پس از عبور از روستاهای خونیق و چشمه وزان و ادامه راه ( که آسفالت است ) به پای دره ای ( در محل ظاهراً توتارات نام دارد) می رسیم که آغاز مکان مورد بحث است. ادامه راه البته به سمت غرب به روستای مزرعه حاج عابدین ( ارتفاع حدود 1700 متری) می رسد. ورودی دره باز و گسترده است و در همان ابتدا درختان بلند سایه افکن و جریان آب در دره نوید بخش محلی خرم است. در ابتدای دره قهوه سنتی با عنوان « دره باغ » راهنمای ماست برای توقف و آغاز راه که در 10 کیلومتری جنوب اهر واقع است.
کمتر از 2 کیلومتر دره پیمایی ما را به آبشار حدود 12 متری ( در ارتفاع 1800 متری و موقعیت جغرافیایی 38 درجه و 31 دقیقه و 7 ثانیه ی عرض شمالی و 46 درجه و 59 دقیقه و 34 ثانیه ی طول شرقی) می رساند که در بالادست آن آبشار دیگری هم واقع است. بین راه چشمه هم هست و درختانی با میوه وحشی مانند بادام. راه کوتاه است و صعب العبور نیست و رفتن خردسال و کهنسال هم آسان است.
بعد از آبشار می توان کوه پیمایی کرد و به بالاترها رفت و چشم انداز زیبا پیش رو داشت و ییلاقی سرسبز ( آدیگوزل) که آخر بهار و تابستان محل حضور عشایر است.
در مسیر علاوه بر روستاها و باغ های میوه، در روستای خونیق سدی کوچک ساخته اند که به ویژه در فصل بهار پرآب و اطرافش سرسبز است، از نوع خاکی است و با 13 متر ارتفاع سد، 1.3 میلیون متر معکب حجم مخزن آن می باشد. در غرب روستای مزرعه ( با جاده دسترسی دیگر از محور اهر ـ تبریز) سد پیره یوسفیان واقع است، از نوع سنگ و سیمان که سد3 متر ارتفاع دارد و حجم مخزن آن 2. میلیون متر مکعب است.
مزرعه و خرم آباد و گمش آباد و یایجیلو در امتداد دامنه شمالی قوشاداغ به گردنه گویجه بئل ختم می شود و گویجه بئل و گورادره مکان و مجموعه و سایت مستقلی برای گردشگری هستند.
ارسباران منطقه ای تاریخی است با وسعت بیش از 12 هزار کیلومتر مربع در شمال غرب کشور ایران که علی رغم نرخ بالای مهاجرت قریب نیم میلیون نفر در آن زندگی می کنند و با دو کشور همسایه است. ناحیه ای خاص با هویت تاریخی و تجانس فرهنگی و تعریف جغرافیایی و ساخت اجتماعی ویژه که از سال 1314 شمسی به این نام نیز نامیده شد و پیش تر قراجه داغ نام داشت. نامی که امروز نیز به شکل « قره داغ » برایش محفوظ است. همان « 18 محال » معروف که در تقسیمات کشوری ابتدا شامل شهرستان اهر می شد و امروز شامل شهرستان های اهر، ورزقان، کلیبر، خداآفرین و هریس و بخش هایی از شهرستان های جلفا، مشکین شهر، پارس آباد و گرمی می شود. این همه در هفته نامه ی « شهاب اهر » که نیم قرن پیش در اهر چاپ می شد، نمود داشت. ارسباران عمدتاً دارای توان های محیطی کشاورزی، دامداری، باغداری، معدن و گردشگری است. منطقه ای که خلاصه ی ایران زمین است و روزگاری هند کوچکش می گفتند. و شعار آذربایجان شرقی اگر این است که « آذربایجان سر ایران است.» به یقین می توان گفت « ارسباران، سر آذربایجان است.» از انجیر و انار و عسل و پنبه و سیب دارد تا مس و طلا. سومین منطقه ی جنگلی کشور را در خود دارد و تنوع گونه های گیاهی و جانوری آن بیش از قاره اروپاست. یکی از سه ایل پرجمعیت عشایر کشور در آن ییلاق و قشلاق می کنند و یکی از مناطق 20 گانه ی معدنی آن به حساب می آید. در تاریخ نقشی شایسته ایفا کرده و به ویژه در عصر قاجار اثرات ملی بر تاریخ داشته است. جای جایش پر از محوطه ها و گورستان های تاریخی و قلعه های بسیار است و کشف نشانه های 7هزار ساله ی تمدن شهرنشینی در آن، قدمت تمدن را تکانی داد. انسان های بزرگی از خاکش برخاسته اند و بر صدر نشسته اند. از شیخ شهاب الدین اهری گرفته تا ستارخان قره داغی. از علامه محمد تقی جعفری گرفته تا پرفسور محمود آخوندی و امروز در جای جای ایران و جهان حضوری شایسته و مؤثر دارند. در سویی، این منطقه همچنان مقام اول را در نرخ بی سوادی دارد، نرخ مهاجرتش نیز در صدر است و در نرخ بیکاری نیز ممتاز. تورق تاریخ نشان می دهد قراجه داغ از اوج پایین آمده و امروز فرزندانش را تکاپویی دیگر فراگرفته تا بر اوجش برسانند.
اَهَرْ یکی از شهرهای شمالی استان آذربایجان شرقی و مرکز شهرستان اهر است. اهر در ارتفاع ۱۳۴۱ متر از سطح دریا، در ۸۹ کیلومتری شمال شرقی تبریز و ۷۶۵ کیلومتری شمال غربی تهران واقع گردیده است این شهر به عنوان پنجمین شهر پرجمعیت استان محسوب می گردد. شهر اهر در مرکز منطقه سرسبز و خوش آب و هوای ارسباران و در فضایی به وسعت ۱۵ کیلومتر مربع گسترده شده است و به همین دلیل، از آب و هوایی خوش بهرهمند گشته است. اهر بزرگ ترین شهر منطقه ارسباران است و تا پیش از انقلاب اسلامی به عنوان مرکز این منطقه شناخته می شد.
این شهرستان در میان ارتفاعات مهمی چون قیزقلعهسی به ارتفاع 1266 متر و کوه تاریخی معروف هشت سر با ارتفاع 2536 متر محصور شده و دامنه ارتفاعات مزبور از جهات شمال و جنوب و غرب تا هوراند کشیده شده است. پستترین نقطه، بخش کناره های رودخانه قره سو که در قسمت شرقی شهرستان واقع و محل کشت و زرع انواع محصولات باغی و زراعی می باشد.
پیشینه اهر :
در کوه های اطراف اهر بازماندههای زیادی مربوط به دوره پیش از اسلام، مخصوصا زمان ساسانیان، پیدا شده است. از اواخر قرن دوم هجری تا سال ۲۲۲ (۸۳۷ میلادی) اهر در محدوده قلمرو جاودان و بابک خرمدین قرار می گرفت. در قرن سوم، اهر مرکز ناحیه میمذ بود. در سال ۹۴۵ (میلادی)، اهر شهری آبادان گزارش شده است. در اواخر قرن دوازدهم و اوایل قرن سیزدهم اهر پایتخت حکمرانان سلسله پیشتکین بود. یاقوت حموی هشتصد سال پیش اهر را اینگونه توصیف میکند، اهر، علیرغم وسعت کمش، اقتصاد شکوفایی دارد. این شهر بین تبریز و اردبیل قرار گرفته و توسط امیری به نام “ابن پشتگین” اداره می شود.
در دوره ایلخانان مغول، اهر استراحت گاه تابستانی ایلخانها بود (در اکتبر ۱۲۸۴ خواجه شمس الدین محمد جوینی در اهر اعدام شد). به نظر می آید که در طی یک و نیم قرن بعد از یاقوت حموی اهر اهمیت خود را در دوران مغولها از دست داد. در زمان صفویان اهر توجه پادشاهان را جلب کرد چرا که قبر شیخ شهاب الدین (مرشد شیخ صفی الدین) در آنجا قرار داشت. برای مثال شاه عباس بزرگ دو بار در سالهای ۱۶۰۵ و ۱۶۱۱ از شهر دیدن کرد. در دوره قاجاریان اهر توسط شاهزدگان قاجار اداره میشد.
عباس میرزا برای مدتی این اهر را مرکز فرماندهی خود علیه روس ها قرار داد. در آن زمان عشایر ارسباران قسمت عمدهای از جنگاوران قشون ایران را تامین میکردند. اهر در طی جنگ به شدت آسیب دید. مسافرین فرنگی که در دوره بین ۱۸۳۷-۱۸۴۳ اهر را دیدهاند آن را “شهری در وضعی اسفبار” وصف کردهاند. بر اساس برداشت آنها، شاهزادگان قاجار، که به عنوان حکمران قره داغ به شهر اعزام میشدند، به این فکر بودند که جیبشان را قبل از پایان ماموریت پر کنند
اهر یکی از کانونهای جنبش مشروطه ایران بود. چرا که عشایر ارسباران در مناقشات مسلحانه جنبش درگیر شده بودند؛ فرماندهی نیروهای انقلابی و ضدّ-انقلابی به ترتیب ٔبر عهد دو قره داغی، یعنیستار خان و رحیم خان چلبیانلو بود. بعد از برقراری پادشاهی دودمان پهلوی افول اهر شروع شد. شاهان پهلوی با تاکید ٔبر آریاگرایی زمینه یکجانشینی اجباری عشایر را فراهم کرده و بدینسان به اقتصاد ناحیه ضربات مهلکی زدند. بالاخره، رضا شاه با تغییر دادن نام تاریخی قره داغ به ارسباران سعی کرد هویت تاریخی منطقه را منهدم کند.
شهر اهر در ارتفاع ۱۳۶۰ متر از سطح دریا قرار گرفتهاست. این شهر در منطقهای کوهستانی واقع شده و کوههای شیور در شمال شرق، بزکش در جنوب و قاشقاداغ در جنوب شرق آن قرار گرفته است. رودخانه کیچیکچای از داخل، اهرچای از جنوب و علیرضاچای و رنگولچای از غرب اهر میگذرند.
زبان گفتاری مردم زبان ترکی آذربایجانی است که متعلق به شاخه غربی گره جنوبی – غربی (اغوز) خانواده زبانهای ترکی میباشد. اغلب مردم، بعلاوه، با زبان فارسی آشنایی دارند.
اکثریت مردم پیرو مذهب شیعه دوازدهامامی هستند. تعداد قابل توجّهی از اهالی پیروان اهل حق (گوران در زبان آذری) هستند. همه گورانها در اصل متعلق به طایفه شاملو هستند. این طایفه یکی از ارکان عمدهٔ قزلباشها در عهد شاه اسماعیل بود
قلعة جوشین: قلعه جوشین یا جوشون در 26 کیلومتری غرب ورزقان به سوی جلفا در شش کیلومتری روستای جوشین واقع شده و راه آن بسیار سخت و کوهستانی است . قلعه بر فراز کوهی است که سه طرف آن را شیب های دیوار مانند احاطه کرده است و تنها راه ارتباطی آن یک گذر کوهستانی تنگ است که فقط یک یا دو نفر می توانند به زحمت از آن بالا روند . به همین علت نگهبانی و دفاع از این قلعه حتی با تعدادی معدود هم ممکن بوده است.
حمام کردشت: این حمام در کناره رود ارس ، در جوار روستای کردشت که قلعه ای نیز به این نام دارد واقع شده است. حمام کردشت از لحاظ طراحی داخلی و نقاشی های دیواری شایان توجه است.آب مصرفی حمام را از رودخانه ارس می گیرند و پس از گرم شدن از طریق سیستم گرمخانه ای آن را به حوضچه های درونی انتقال می دهند و پس از استفاده از آن، فاضلاب آن را از طریق سیستم های کانال کشی شده به بیرون هدایت می کنند. ویژگی برجستة این حمام آن است که در حالت معمولی از سطح زمین قابل تشخیص نیست، زیرا در گودی ساخته شده است.
رباط شاه عباسی گویجه بئل: گردنه گؤیجه بئل در 93 کیلومتری تبریز و 24 کیلومتری اهر قرار دارد. در این ناحیه دو کاروانسرای قدیمی وجود دارد که در زمستان مورد استفاده کاروانیان قرار می گرفت. از تبریز به اهر ابتدا به کاروانسرای علیای گردنه بر میخوریم که به فاصله 3 کیلومتر از ابتدای گردنه ساخته شده است. کاروانسرای دوم (سفلی ) به فاصله 7 کیلومتر از کاروانسرای علیا در محوطه ای مسطح و مشرف به رودخانه قرار دارد. این کاروانسرا محوطه بزرگ تر و گستردهتری را در بر گرفته و از دو بخش ، شامل حیاط و قسمت مسقف که دارای حجرات متعددی است، تشکیل شده است.
سنگ نبشته سقندل: این کتیبه در کوهی به نام زاغی یاقیه در دو کیلومتری شرق ورزقان از توابع اهر قرار دارد. طول آن 115 و عرض آن 47 سانتی متر و مشتمل بر 10 سطر است . این کتیبه به ساردوی دوم ( 33-750 ق . م ) پسر آرگیشتی اول تعلق دارد و در آن از حمله به ناحیه کوهستانی پولو آدری و گشودن 21 دژ و تصرف 45 یا 44 شهر در یک روز سخن می رود.
جاذبههای طبیعی
ارتفاعات کمتال: کوهستان کمتال از مهم ترین و جالب ترین کوههای ارسباران است. این کوه 3100 متر ارتفاع دارد و از نوع کوههای سنگی است . تندی دامنه ها و صعب العبور بودن آن ، کوهستان را از هر نوع هجوم مصون نگاه داشته و از مظاهر تمدن جدید نیز محروم کرده است .
ارتفاعات قوشا داغ: قوشا داغ از ارتفاعات مهم و قابل توجه ارسباران است که در شمال شهر هریس و غرب رشته کوه سبلان و جنوب غربی مشکین شهر قرار گرفته است . بلندترین قلة آن در شمال هریس 3149 متر ارتفاع دارد. گردنة معروف گؤیجه بئل که از زیباترین پدیده های طبیعی است در محدودة این کوهستان بر سر راه تبریز به اهر قرار گرفته است .
تالاب یوسفلو : این تالاب در 33 کیلومتری شرق شهرستان اهر قرار دارد و تالابی دایمی است که مورد استفادة پرندگان مهاجر آبزی قرار می گیرد .
تالاب دیب سیز: این تالاب در 25 کیلومتری شرق اهر قرار دارد و تالابی نیزاری و دایمی است که مورد استفادة پرندگان مهاجر آبزی قرار می گیرد.
تالاب خرمالو:این تالاب در 42 کیلومتری جنوب غربی اهر قرار دارد و تالاب دائمی است که علاوه بر استفاده های کشاورزی، در فصل زمستان مورد استفادة پرندگان مهاجر قرار می گیرد.
اماکن زیارتی ومذهبی
مسجد جامع: مسجد جامع اهر در کوچه مسجد جمعة این شهر واقع شده و منسوب به دوره سلجوقی و اتابکان است. این مسجد از نظر شیوه معماری و تزئینات از مساجد بسیار زیبای استان است.
مقبره شیخ شهاب الدین اهری: شهر تاریخی و زیبای اهر به نام مدفن عارف بزرگوار شیخ شهابالدین اهری در تاریخ معروف و مشهور است. بقعة این عارف نامدار در بخش جنوبی اهر در محوطة بسیار با صفایی که در حال حاضر گردشگاه اهالی این شهر است بنا شده است. شیخ شهاب الدین اهری از عرفای مشهور قرن هفتم هجری است که در این مکان به هدایت و ارشاد طالبان حق و طریقت می پرداخت و به درجة قطب نایل گردید. شیخ شهاب الدین مذهب اثنی عشری داشت.